نازنین جلو آیینه ایستاد. به آیینه اخم کرد. آیینه هم اخم کرد. نازنین لبش را کج کرد، آیینه هم لبش را کج کرد. برای آیینه زبان درآورد، آیینه هم همین کار را کرد.
نازنین عصبانی شد. گفت: «ای آینهی بد. داری ادای مرا درمیآوری؟»
ادامه مطلب ...